کلاس ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

کلاس ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

خاطرات یک دانش آموز- دهه ی 1340

  با یاد و نام خدا 

  چتر

                     

   ازچتر خاطره ی خوشی ندارم به همین علت حالا هم  دست نمی گیرم. ما چـترنداشتیم ( حسرت نداشتن چتر را به بقیه ی موارد حسرت زا اضافه کنید ). یک روز که به مدرسه می رفتم،  مادرم چتر همسایه را امانت گرفت و به دستم داد از قضا در بین راه باد تندی وزید و چتر را خراب کرد. من که استفاده نکردم وبعداز برگشتن به منزل، مادرم ناچارا چتررا به یکی از مغازه داران محل که کارتعمیراتی انجام می داد سپرد تا تعمیر کند. بی فکری را ببینید که البته از نداری سرچشمه می گرفت، یادم می آید که بیش از نیمی از قیمت یک چتر سالم دستمزد دادیم، چتر هم که درست نشد و کاملا معلوم بود که دستکاری شده است ( سرزنش همسایه بماند ).

نمونه ی سوالات درس فارسی

    با یاد و نام خدا

    نمونه ی سوالات درس فارسی           

ادامه مطلب ...