کلاس ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

کلاس ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

درددلی با اولیا

  با یاد ونام خدا

  سلام و با تبریک عید سعید قربان

  برادران و خواهران خوبم

  در جلسه ی ابتدای مهرماه و آشنایی با شما اولیای عزیز به چند نکته اشاره کردم که با اجازه از شما می خواهم یکی دوتا را یادآوری کنم. درابتدا به این نکته اشاره کردم که سخنران خوبی نبستم و شما در ضمن مطالعه ی نوشته ی من و کمی و کاستی ها با گسیختگی مطالب آن، این موضوع را بهتر درخواهید یافت.   گفتم که در طول بیش از بیست سال کار در مدارس دولتی به اندازه ی هشت روز اول مهرماه امسال، اصطلاح ساکت باشید را به کار نبرده ام. نمی دانم شما از این حرف من چه برداشتی داشته اید. امیدوار بودم و هستم که این گفته ی من شما را به این فکر انداخته باشد که چرا آموزگار فرزندتان ناچار به استفاده از این اصطلاح شده است؟  در همان جلسه خود شاهد بودید که من نام برخی از شاگردان را در ذهن نداشتم ولی با ذکر نام بعضی، بلافاصله آنها را به یاد آوردم. آیا با خود فکر کردید چرا تنها در طول شش یا هفت روز کاری چنین وضعیتی پیش آمده است؟

  یکی از مشکلات فرزندانتان فعالیت بدنی بیش از حد آنها در دبستان است که معمولا سبب ایجاد دردسر برای خودشان، دیگران و مدرسه می شود. اکثر شما در مراجعه به مدرسه به این فعالیت اضافی اذعان داشته و آن را تایید کرده اید. برای حل این مشکل چه کرده اید و چه می خواهید بکنید؟ آیا اگر ضمن دویدن بی ملاحظه شان به زمین خورده و خدای ناکرده نقص عضوی پیدا کردند چه می کنید؟ اگر با دانش آموزدیگری برخورد کرده و مشکلی پیش آورده یا سبب ایجاد نقص عضو برای وی شدند، چه می کنید؟ فکر می کنید در این حالت و پیگیری اولیای دانش آموز صدمه دیده در مراجع قانونی، چه مشکلاتی برای شما و خانواده  پیش خواهد آمد؟

چندروز قبل در یکی از مدارس شهر، دانش آموزی ضمن دویدن و براثر بی ملاحظگی به دانش آموز دیگری برخورد کرده که سبب زمین خوردن و شکستن دندانهای پیشین وی شده است. من نمی توانم وضعیت خانواده ی شاگرد آسیب دیده را فراموش کنم زیرا چنین وضعیتی  برای پسر خودم زمانی که در پایه ی دوم ابتدایی درس می خواند پیش آمده و هنوز هم وقتی به دندانش که از وسط نصف شده و ظاهر نامناسبی دارد نگاه می کنم، مثل این است که همین حالا آن اتفاق افتاده است. یک لحظه فکر کنید اگر خدای ناکرده این مسئله  برای فرزند خودتان روی می داد چه حالی پیدا می کردید؟ و در حالت دیگر اگر فرزند شما عامل چنین اتفاقی برای دیگران باشد چه می کنید؟  

  آیا فکر می کنید حال که توانستید با تلاش زیاد فرزندتان را در بهترین مدرسه ثبت نام کرده، سرویس مناسبی برایش تدارک دیده، پول توجیبی کافی ! در اختیارش گذاشته، شیکترین لباس را برایش خریده، بهترین و گرانترین نوشت افزار را برایش تهیه کرده و  ....، کافی است و دیگر وظیفه ای ندارید جز اینکه هرازگاهی به مدرسه بیایید و خوشحال باشید که از زبان آموزگار پیشرفت درسی فرزندتان را بشنوید.

  آیا فکر کرده اید مسئولین به فکر اعتبار آموزشگاهشان نیستند؟ بدیهی است بروزچنین حوادث ناگوار که علت آن سهل انگاری شما و و بی ملاحظگی فرزندتان است، سبب کاهش ارزش مدرسه در نگاه دیگران شده و طبعا در سال بعد از ثبت نام وی خودداری خواهند شد.

  آیا یکبار فکر کرده اید این فعالیت زیاد و خارج از حد فرزندتان که حتی در منزل هم مشاهده می کنید ممکن است غیرعادی باشد و شما اگر مقدار کمی از پول توجیبی او را به عنوان ویزیت به یک پزشک متخصص داده و نه به عنوان معالجه بلکه به قول اروپاییها به عنوان یک  چک آپ وضعیت او را بررسی نمایید، کاری اساسی کرده اید؟

  آیا شده یک بار هم بدون اطلاع فرزندتان به مدرسه آمده و در زنگ تفریح به شکل نامحسوس رفتار وی را زیر نظر بگیرید. مطمئن هستم از دویدن بی ملاحظه ی فرزندتان و خطراتی که ممکن است برای خود یا دیگران پیش بیاورد وحشت خواهید کرد. علاوه براین شما با این کار می توانید اطلاعات مفیدی دیگری هم درباره ی دوستان فرزندتان در مدرسه و نیز نحوه ی رفتار او با دیگران یا دیگران با او به دست آورید که مظمئنا بهتر و بیشتر از هر منبع اطلاعاتی دیگری برایتان مفید خواهد بود.

  چندروز قبل به این علت که درس علوم فرزندتان یک صفحه از دیگرکلاسها عقب تر است به مدرسه آمده یا تلفنی اعتراض کرده اید. این بسیار عالی است و نشان از علاقه و دقت شما دارد ولی خداوکیلی همین قدر به فکر مسائل انضباطی وی نیز هستید؟

  زمانی که ما درس می خواندیم، توان، جرات و  وقت این کارها را نداشتیم. شما تنها کسانی هستید که می توانید علت این فعالیت زیاد فرزتدتان را دریابید. اگر به علت وضعیت خاص مسکن است ( آپارتمان نشینی ونبود فضای کافی برای فعالیت بدنی )، با اختصاص ساعاتی به همراهی وی برای انجام یازی سبب تخلیه ی انرژی اضافی وی گردید. با کم کردن برخی امتیازات و امکانات ( البته با احتیاط و حفظ تعادل ) او را به وظایفی که برعهده دارد آگاه نمایید.  

  شما می توانید و به نظر من باید از همین بهترینهایی که برایش فراهم کرده اید گاهی هم به عنوان عامل بازدارنده استفاده کنید ( رعایت تعادل در هرکاری ضروری است ). اگر حرکتی انجام داد که نپسندیدید، مقداری از این امکانات را از وی بگیرید تا به اصطلاح متنبه گردد ( البته اگر توان آن را دارید یا به قول ما پیرمردها زورتان میرسد ). گفتگو با مشاورتربیتی آموزشگاه و با مشورت وی مشاوره با فرد متخصصتری می تواند در این راه به شما و فرزندتان کمک اساسی بنماید.

  برادران و خواهران خوبم من معلمم و علاوه برانجام وظیفه در قبال حقوقی که می گیرم، که هم از نظر شرعی و هم از نظر وجدانی بر ذمه ام است، به خاطر انسانیت و به خاطر همه ی آنچه علاقه به همنوع می نامند این مطلب را می نویسم. باور کنید اگر نتوانم کار مفیدی انجام دهم خودم را سرزنش خواهم کرد. زمانی بچه های من هم در مدرسه درس می خواندند  و حالا هم نه بچه که نوه با نوه هایم دانش آموز همین مدارس هستند و خواهند بود. دلم می خواهد آنها هم بتوانند با آرامش درس خوانده و پیشرفت کنند.